
دوباره آمدی؟ تورا می شنوم. دوباره آمدی!
می شنوم که وجودت را برای بوسیدن گونه هایم به شیشه می کوبی. اجازه می دهم!
اجازه می دهم و هم مسیر اشک هایم می شوی. رو به روی من، شمعدانی می خندد. این گلدان با بوسه هایت زنده است. گلدان خاطراتم هم... برگ داد آن رزِ دلتنگی! و دوباره به یاد می آورم که چقدر جای او در نبودنش، خالیست.
#زینب_خیاطی
نیشابور
